خفری

خفری

خفری

خفری

دانلود کتاب آموزش درام نوازی راک


دانلود کتاب آموزش درام نوازی راک



کتاب آموزش درام نوازی راک





کتاب آموزش درام نوازی راک



او گفت: "نه - او نمی خواهد." "من می دانم که او بسیار خوب نیست، اما او تلاش نخواهد کرد و چیزی را دزدیده است که دامبلدور امن نگه داشته است."

"صادقانه، هرمیون، شما فکر می کنید همه معلمان مقدس یا چیزی هستند،" رون تکان داد. "من با هری هستم من هرگز گذشته از اسنیپ را قرار نمی دهم اما بعد از آن چی؟ این سگ نگهبان است؟ "

هری با همان سر و صدایی که با همین سوال سوار شد خوابش برد. نویل با صدای بلند خراب کرد، اما هری نمی توانست بخوابد. او سعی کرد ذهن خود را خالی کند - او نیاز به خواب داشت، او مجبور بود، او اولین بازی خود را در کوییدیچ در چند ساعت انجام دهد - اما بیان چهره اسنیپ که هری پاهایش را دید، فراموش نشدنی نبود.



صبح روز بعد بسیار روشن و سرد شد. سالن بزرگ پر از بوی خوشمزه سوسیس سرخ شده و پریشانی شاد از هر کس به دنبال یک بازی خوب کیدیدیک بود.

دانلود کتاب قرار گرفتن پشت درام ست و ...


دانلود کتاب قرار گرفتن پشت درام ست و ...



کتاب قرار گرفتن پشت درام ست و ...



آموزش های دیگر:

آموزش درامز


کتاب قرار گرفتن پشت درام ست و ...




"من فقط می دانستم که آیا می توانم کتاب من را پشت سر بگذارم."

"برو بیرون! بیرون! "

هری، قبل از اینکه اسنیپ هر نقشی را از گریفیندور بگیرد، ترک کرد. او به سمت بالا بالا اورد.

"آیا شما آن را دریافت؟" ران پرسید که هری به آنها پیوست. "موضوع چیه؟"

هری به صدای زمزمه کم گفت که چه خبر است.

"شما می دانید که این به این معنی است؟" او نفس نفس نکشید. "او سعی کرد از سگ سه سر در هالووین گذشته باشد! این همان جایی بود که او را دیدیم - او پس از هر چیز محافظت می کند! و من می خواهم شمشیر خود را بگذارم که او را مجبور به زدن، برای انحراف!

چشمان هرمیون گسترده بود.

دانلود کتاب آموزش درام ست


دانلود کتاب آموزش درام ست



کتاب آموزش درام ست





کتاب آموزش درام ست




شاید اسنایپ کتاب را در آنجا گذاشته بود؟ ارزش امتحان کردن بود. او درب را آجار فشار داد و داخل شد و صحنه ی وحشتناک چشم هایش را دید.

اسنیپ و فیلچ در داخل بودند، به تنهایی. اسنیپ لباس هایش را بالای زانوی خود نگه داشت. یکی از پاهای او خونین و منجمد بود. فیلچ باند اسنیپ را تحویل داد.

اسنایپ گفت: "چیزی نابود شد." "چطور میتونید چشمهاشون رو روی هر سه سر نگه دارید؟"

هری سعی کرد به آرامی قفل کند، اما -

"POTTER!"

چهره اسنیپ با خشم پیچیده شده بود، به طوری که او سریعا لباس خود را برای پنهان کردن پای خود انداخت. هری گول زد

دانلود کتاب پیدا کردن راه کنترل روی دست در تکنیک های درامز نوازی


دانلود کتاب پیدا کردن راه کنترل روی دست در تکنیک های درامز نوازی



کتاب پیدا کردن راه کنترل روی دست در تکنیک های درامز نوازی





کتاب پیدا کردن راه کنترل روی دست در تکنیک های درامز نوازی





اتاق معمولی گریفیندور در آن شب بسیار پر سر و صدا بود. هری، رون و هرمیون کنار یک پنجره نشسته بودند. هرمیون برای تکمیل تکالیف هری و رون کریسمس را بررسی کرد. او هرگز به آنها اجازه نمی دهد که کپی کنند ("چگونه می خواهید یاد بگیرند؟")، اما با درخواست او برای خواندن آن، آنها به هر حال جواب درستی دادند.

هری احساس بی قراری کرد. او کوییدیچ را از دوران قرون وسطی خواسته بود تا فردا از اعصاب خود مراقبت کند. چرا او باید از اسنیپ ترسد؟ او به رون و هرمیون رسید و از او خواست تا اسنیپ را از او بخواهد.

آنها با هم گفتند: "بهتر از من"، اما هری فکر کرد که اسنیپ نخواهد بود که معلمان دیگر گوش کنند.

او راه خود را به اتاق کار گذاشت و از دست داد. هیچ پاسخی نگرفت او دوباره زد هیچ چی.